گروه سیاسی، قدس آنلاین: تکرار حادثه انفجار نفتکشها در دریای عمان، این بار برای یک کشتی ژاپنی درست روزی که شینزو آبه در تهران با پاسخ منفی رهبری ایران به درخواست مذاکره ترامپ مواجه شد، نشان میدهد سناریوی بندر فجیره به پایان نرسیده و احتمالا اتفاقها و توطئههای جدیدی علیه ایران در راهند.
آمریکا و عربستان سعودی انتظار زیادی داشتند که پس از انفجارهای مشکوک ۴ کشتی تجاری در نزدیکی بندر فجیره بلافاصله انگشت اتهام به سوی ایران و نیروهای سپاه پاسداران نشانه رفته و یک اجماع بینالمللی بر علیه ایران و جلوگیری از تهدید امنیت آبراهه خلیج فارس و تنگه هرمز شکل گیرد. اما ان اتفاق آنقدر ناشیانه و باور ناپذیر طراحی و اجرا شد که در عمل جامعه جهانی هیچ اعتنای به ادعاهای ریاض و آمریکا در مورد دست داشتن ایران در آن حوادث نکرد.
حتی فراخوان ریاض برای سران اتحادیه عرب و نمایش دیپلماتیک برای گرفتن بیانیه سنتی از اعضای این اتحادیه زیر فشار عربستان هم هیچ تغییری در این فضا ایجاد نکرد و عملاً گزارش عربستان و امارات به شورای امنیت هم آنقدر بی محتوا و فاقد مستندات و شامل ادعاهای واهی و سیاسی بود که اعتنایی بدان نشد.
حالا پس از سرخوردگی و تحقیر دونالد ترامپ از سوی رهبر انقلاب اسلامی ایران، سناریوی جنگ نفتکشها در خلیج فارس یک بار دیگر به اجرا گذاشته شده است. این بار اما آمریکاییها برای اثبات ادعای خود یک فیلم سیاه و سفید مبهم و بیکیفیت که هیچ گونه جزئیاتی در آن قابل مشاهده نیست و ظاهراً توسط یک پهپاد ضبط شده را منتشر کرده و مدعی شدهاند که نیروهای سپاه سوار بر یک قایق بدون پرچم در حال جدا کردن مین دریایی عمل نکردهای هستند که به بدنه کشتی حادثه دیده ژاپنی قرار داشته است.
حال باید پرسید اگر آمریکاییها در این سطح نظارت و رصد بر حوادث داشتهاند چرا مانع از این عملیات انفجار نشده و یا با همان پهپادها یا دیگر امکانات و ادوات نظامی خود عوامل انفجار یا همان قایقی که مدعی هستند متعلق به سپاه است هدف قرار نداده اند؟.
جالب آنکه شرکت ژاپنی مالک نفت کش این ادعای آمریکا را رد کرده و نوع خسارت کشتی که بالاتر از خط تراز آب بوده و مشاهده پرنده های مشکوک در اطراف کشتی را دال بر یک حمله پهپادی احتمالی عنوان کرده است.
راهبرد تنش داغ در خلیج فارس
به نظر میرسد آمریکاییها مشتاقانه و مصرانه تلاش دارند تا اینگونه نشان دهند که ایران تهدید خود را در زمینه ایجاد اخلال در انتقال نفت از خلیج فارس آغاز و اجرایی کرده است. اما سوال اساسی اینجاست که چرا آنها مایلند این اتفاق رخ دهد. اتفاقی که ذاتا ماهیت تهدید دارد و عواقب آن نه فقط کشورهای منطقه که جهان را نگران میکند!.
به گفته یک کارشناس مسائل راهبردی واشنگتن از این طریق تلاش میکند تا با تغییر معادلات امنیتی خلیج فارس پیش از آنکه یک برخورد جدی و واقعی میان ایران و آمریکا رخ دهد از حساسیت و سطح ترس کشورهای منطقه نسبت به چنین اتفاقی بکاهد و برگ برندهای بنام امکان بستن تنگه هرمز را از دست ایران بگیرد.
دکتر نوذر شفیعی میگوید: باقی ماند ایران در برجام، حمایت اروپاییها حتی در حرف از این توافق، دست برتر ایران در تنگه هرمز و خلیج فارس و رد پیشنهاد رسمی و مکتوب ترامپ از سوی رهبر ایران در مقابل دوربینهای خبری نشان داد ایران در موقعیت برتر قرار دارد و با غرور و از موضع قدرت دست رد به سینه رئیس جمهور آمریکا زده است، در حالی که ترامپ انتظار داشت نمایشی از عقب نشینی یا حداقل تردید و دودلی همراه با تزلزل را از ایران به راه بیندازد و همزمان هندوانه زیر بغل دولت ایران بدهد که شجاعانه گام در مسیر درست گذاشته است.
اما این تصورات و رویاپردازیها روز پنجشنبه به یکباره با انتشار سخنان قاطع مقام معظم رهبری در رد مذاکره با آمریکا به یکباره فرو ریخت.
عضو سابق کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس با یادآوری اینکه ایران و آمریکا دو رقیب و دشمن ۴۰ ساله در منطقه هستند و همواره تنش میان آنها بر سر منطقه وجود داشته میگوید: تنگه هرمز هارتلند و یک منطقه بسیار حساس و حیاتی است که امنیت آن بر وضعیت کل جهان تأثیرگذار است و تقریباً همه کشورها در مورد امنیت این آبراهه نگران هستند.
وی میافزاید: در یکی دو ماه گذشته سطح تنش میان ایران و آمریکا بالا رفته و این مسئله خود یک عامل بحران و نگرانی در سطح بینالمللی بوده است. در همین چارچوب نخست وزیر ژاپن به عنوان میانجی به ایران سفر کرد و جوابی شنید که برای آمریکاییها تحقیر کنده بود.
این کارشناس مسائل بینالملل با تأکید بر اینکه به دلایل روشن و زیادی امکان وقوع یک جنگ در منطقه باوجود همه تهدیدها و نمایش های آمریکا منتفی است، خاطرنشان میکند: آمریکا با علم به این موضوع در مورد تهدید ایران به بستن تنگه هرمز پیش دستی میکند تا جمهوری اسلامی ایران را متهم به برهم زدن امنیت تنگه هرمز و امنیت جهان کند. این خود از نگاه ترامپ یک ابزار فشار برای کشاندن تهران پای میز مذاکره است.
این عضو سابق کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس تأکید میکند: اوضاع منطقه و رابطه ایران و آمریکا در حد فاصل جنگ و صلح باقی خواهد ماند که میتوان از آن با عنوان «تنش داغ» نام برد.
گزینههای بین جنگ و صلح در این وضعیت گزینه هایی هستند که هم رنگ و بوی سیاسی داشته باشند و هم رنگ و بوی امنیتی. پس طبیعی است که آمریکا چه به صورت یکجانبه و چه از مسیر نهادهای بینالمللی از جمله سازمان ملل و شورای امنیت تلاش کند تا فشارها را علیه ایران افزایش خواهد داد.
نوذر شفیعی میگوید: ممکن است آمریکاییها در تلاش باشند تا گزینهها یا طرحهایی را برای حمایت از کشتیرانی و تأمین امنیت در تنگه هرمز و دریای عمان و دریای سرخ پیشنهاد کنند که بدنه اصلی چنین نیرو یا سازوکاری را خود آمریکاییها تشکیل خواهند داد. به بیان دیگر تلاش کنند تا تأمین امنیت تنگه هرمز را به یک نیروی به اصطلاح بینالمللی بسپارند.
شفیعی با اشاره به اینکه چنین طرحی با وتوی روسیه و چین و واکنش ایران موجه خواهد شد میافزاید: احتمال دیگر اینست که آمریکاییها بخواهند ائتلافی از کشورهای منطقه یا شورای همکاری خلیج فارس را بدین منظور ایجاد کنند که حساسیت کمتری ایجاد کند و در شورای امنیت نیز با وتو مواجه نشود. اما چنین طرح نیز با واکنش شدید ایران مواجه خواهد شد و در این صورت هم سطح تنش از میانه جنگ و صلح فراتر خواهد رفت و آنها از این مسئله برای ایجاد اجماع علیه ایران و تشدید تحریمها و فشارها بهره خواهند گرفت. حوادثی که در چند روز اخیر در قالب جنگ نفت کش ها بوجود آمده میتواند فضا را برای بهره برداری آمریکاییها مهیا کند هر چند فقط آمریکا و انگلیس در شورای امنیت علیه ایران رأی دادند.
باج گیری از اعراب، فشار بر ایران
صباح زنگنه با بیان اینکه اتفاقات روزهای اخیر در مورد نفتکشها از نگاه جامعه بینالمللی نیز مشکوک وشبهه ناک است، میگوید: هیچ گونه تحقیق بینالمللی و بیطرفانهای نه در مورد اتفاق بندر فجیره و نه در مورد حادثه اخیر برای نفت کشها صورت نگرفته، با این حال آمریکا و انگلیس به فوریت انگشت اتهام را به سمت ایران نشانه رفتهاند اما ادعای دو کشور و عربستان که خود عامل ناآرامی هستند محکمه پسند نیست و نمیتواند مورد پذیرش جامعه جهانی قرار گیرد. به همین دلیل کشورهای اروپایی روسیه و چین و حتی ژاپن هم انتساب موضوع به ایران را زیر سوال بردند.
این کارشناس مسائل منطقه میافزاید: هدف اصلی احتمالاً ایجاد یک فضای روانی و تنش در منطقه است برای باج گیری تاز کشرهای جنوب خلیج فارس که هزینه حضور نظامی آمریکا و تنش با ایران را به بهانه تأمین امنیت نفت کش ها و خلیج فارس بدهند.
صباح زنگنه با اشاره به اینکه آمریکاییها ایده واگذاری امنیت تنگه هرمز به یک نیروی بینالمللی که عملا خودشان هستند را در شورای امنیت مطرح کردند اما بامخالفت همه کشورها مواجه شدند، افزود: قبلا از این ترفند نتیجه نگرفته و باز هم نخواهد گرفت لذا برای گریز از فشار ناشی از تحقیر در برابر ایران و فشار کنگره بر ترامپ به یک پروپاگاندای شدید متوسل شدهاند.
انتهای پیام/
نظر شما